آخرین سونو

سلام گل پسرم سه شنبه 92.9.25 رفتم واسه انجام دادن آخرین سونو 

سلام گل پسرم سه شنبه 92.9.25 رفتم واسه انجام دادن آخرین سونو تا دکتر تاریخ به دنیا اومدن عسلمو مشخص کنه وقتی اونجا نشسته بودم تا نوبتم بشم شما اینقدر ورجه وورجه میکردی که نگو اینقدر محکم لگد میزدی به شکم مامان که من هی تکون میخوردمو بابیی میگفت چیشده خوبی انگار تو هم از تنگی جا خسته شدیو می خوای زودتر بیای بیرون فدات بشم.

خلاصه سونورو انجام دادیمو خداروشکر همه چی خوب بود وزنت نرمال شده بود شدی 1970گرم فدات بشم من دیگه سر پا نبودیو سر کوچولوت اومده بود پایین نوار قلبتم چک کرد که عالی بود اگه بدونی چه صدای قشنگی داشت برای من صدای ضربان قلبت قشنگ تر از هر آهنگیه .

ومن دیگه یکم فقط یکم از نگرانیام کم شده فقط زمانی که بیای بغلم وببینم سالمی خیالم راحت می شه   ان شاا... .

خلاصه دیگه داریم کلافه میشیم که کی تشریف میارینو قدم رو تخم چشمای ما میذارین 

                       مامانو بابا عاشقتن 92.9.29